به گزارش مجله خبری نگار، این علم با تلفیق دانش روانشناسی، علوم اعصاب و سایر رشتههای مرتبط، به دنبال درک چگونگی عملکرد مغز در زمینههای مختلفی مانند احساس، ادراک، تفکر، یادگیری، حافظه، زبان، شخصیت و هیجان است.
ریشههای روانشناسی عصبی به اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی باز میگردد. در آن زمان، دانشمندانی مانند فرانز گال و پل بروکا به بررسی رابطه بین ساختار مغز و عملکردهای ذهنی پرداختند. در قرن بیستم، با پیشرفت تکنیکهای جدیدی مانند تصویربرداری مغزی، این رشته علمی به سرعت توسعه یافت و به یکی از مهمترین شاخههای علوم شناختی تبدیل شد.
روانشناسان عصبی از روشهای مختلفی برای مطالعه رابطه بین مغز و رفتار استفاده میکنند. برخی از این روشها عبارتند از:
تکنیکهایی مانند fMRI، PET و MEG برای مشاهده فعالیت مغز در زمان انجام وظایف مختلف ذهنی و رفتاری
مطالعه افرادی که دچار آسیبهای مغزی شدهاند برای بررسی اثرات این آسیبها بر عملکردهای ذهنی و رفتاری
ثبت فعالیت الکتریکی مغز برای مطالعه امواج مغزی و ارتباط آنها با فرآیندهای ذهنی
تحریک نواحی خاصی از مغز با استفاده از روشهایی مانند TMS برای بررسی اثرات این تحریک بر عملکردهای ذهنی و رفتاری
روانشناسی عصبی کاربردهای گستردهای در زمینههای مختلفی مانند پزشکی، روانشناسی، آموزش و پرورش و حقوق دارد. برخی از این کاربردها عبارتند از:
روانشناسی عصبی به درک بهتر علل و مکانیسمهای اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی کمک میکند و در نهایت به ابداع روشهای جدیدی برای درمان این اختلالات منجر میشود.
روانشناسی عصبی میتواند به درک بهتر نحوه یادگیری افراد و ابداع روشهای آموزشی مؤثرتر کمک کند.
روانشناسی عصبی به ارزیابی و توانبخشی افرادی که دچار آسیبهای مغزی شدهاند کمک میکند.
روانشناسی عصبی میتواند در بررسی مسائل حقوقی مانند جرم و جنایت و مسئولیت کیفری مورد استفاده قرار گیرد.
روانشناسی عصبی با وجود پیشرفتهای چشمگیری که در سالهای اخیر داشته است، هنوز با چالشهای متعددی روبرو است. برخی از این چالشها عبارتند از:
– پیچیدگی مغز: مغز انسان یک سیستم بسیار پیچیده است و درک کامل نحوه عملکرد آن به تحقیقات بیشتری نیاز دارد.
– محدودیتهای تکنیکهای تحقیق: تکنیکهای تحقیق مورد استفاده در روانشناسی عصبی هنوز دارای محدودیتهایی هستند.
– مسائل اخلاقی: برخی از تحقیقات در زمینه روانشناسی عصبی مسائل اخلاقی را مطرح میکنند.
روانشناسی عصبی یک علم نوظهور و پویا است که به سرعت در حال توسعه است. انتظار میرود که این علم در سالهای آینده به درک بهتر مغز و ذهن انسان و ابداع روشهای جدیدی برای درمان اختلالات روانی و بهبود کیفیت زندگی انسان کمک کند.
علاوه بر کاربردهای ذکر شده، روانشناسی عصبی در زمینههای مختلفی به تحقیق و مطالعه میپردازد. برخی از موضوعات مهم در روانشناسی عصبی عبارتند از:
– رشد و تکامل مغز: مطالعه چگونگی رشد و تکامل مغز در دوران جنینی، کودکی و نوجوانی
– زبان: مطالعه چگونگی پردازش زبان در مغز
– یادگیری و حافظه: مطالعه چگونگی ذخیره و بازیابی اطلاعات در مغز
– احساس و هیجان: مطالعه چگونگی پردازش احساسات و هیجانات در مغز
– شخصیت: مطالعه چگونگی ارتباط ساختار و عملکرد مغز با شخصیت
– آگاهی: مطالعه چگونگی پیدایش آگاهی در مغز
– اخلاق: مطالعه چگونگی ارتباط مغز با اخلاق و تصمیمگیری اخلاقی
روانشناسی عصبی نقشی فزاینده در دنیای امروز ایفا میکند. این علم به درک بهتر مسائل مختلفی مانند اعتیاد، آلزایمر، جنون، پارکینسون، افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی، اوتیسم، ADHD و PTSD کمک میکند.
روانشناسی عصبی همچنین در زمینههای مختلفی مانند آموزش و پرورش، بازاریابی، طراحی رابط کاربری، هوش مصنوعی و رباتیک کاربرد دارد.
روانشناسی عصبی رشتهای میانرشتهای است که به بررسی رابطه بین مغز و رفتار و فرآیندهای ذهنی میپردازد.
تصویربرداری مغزی
آسیبشناسی مغزی
الکتروانسفالوگرافی (EEG)
تحریک مغزی
تشخیص و درمان اختلالات روانی
بهبود آموزش و پرورش
ارزیابی و توانبخشی افراد دارای آسیب مغزی
بررسی مسائل حقوقی
رشد و تکامل مغز
زبان
یادگیری و حافظه
احساس و هیجان
شخصیت
آگاهی
اخلاق
پیچیدگی مغز
محدودیتهای تکنیکهای تحقیق
مسائل اخلاقی
ترجمه یافتههای تحقیقات به کاربردهای عملی
انتظار میرود که روانشناسی عصبی در سالهای آینده به درک بهتر مغز و ذهن انسان و ابداع روشهای جدیدی برای درمان اختلالات روانی و بهبود کیفیت زندگی انسان کمک کند.
منبع:اینفو